دل شکسته ::
چهارشنبه 87/9/6 ساعت 6:2 عصر
من اسیر عشق تو مجنون و شیدای تو ام
عاشق آنروی چون مهتاب زیبای تو ام
در خیالم نیست تصویری جز از سیمای تو
از دل و جان شیفته ایی آن قد و بالای تو ام
درسکوت و نیمه شب در خلوت و تنهایی ام
از فراقت سوزم و فانوس شب های تو ام
سوخته ام در شعله ایی حسرت چو شمع محفلت
با تن سوزان دایم محفل آرای تو ام
مرغ دل در خون طبید و لیک هرگز دم نزد
چونکه من قوی وفا در موج دریای تو ام
دور ز آغوش تو در غربت سرای زندگی
من به رویا ها همیش غرق تماشای تو ام
بوده ام در خوابها اندر کنار تو همیش
هرچند ای نازنین تنهای تنهای تو ام
بر در و دیوار شهر عشق تو نام من است
من همان یک عاشق رسوای رسوای تو ام
از درون سینه خیزد روی لب اسرار دل
هر شب و هر روز من در فکر و سودای تو ام
دوست داشتم دارمت خواهم داشت تا روز مرگ
عاشق دیروز و هم امروز و فردای تو ام.
ماهی همیشه تشنه ام،در زلال لطف بیکران تو
می برد مرا به هر کجا که میل اوست،موج دیدگان مهربان تو
زیر بال مرغکان خنده ات،زیر آفتاب داغ بوسه ات ای زلال پاک
ای همیشه خوب!ای همیشه آشنا!
هر طرف که می کنم نگاه تا همه کرانه های دور،
عطر و خنده و ترانه می کند شنا ،در میان بازوان تو،
ماهی همیشه تشنه ام ای زلال تابناک!
یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی ماهی تو جان سپرده روی خاک
خدا رو شاکرم بخاطر داشتن همسری پاک، دلسوز، مهربان و صبور.
خدا رو شاکرم بخاطر زندگی آروم و شاد و سراسر خوشبختی.
خدا رو شاکرم بخاطر همه مهربونی هایی در حق من کرده و من لایقشون نبودم.
خدا رو شکر...
عزیزم! عزیزترینم!
از تو هم ممنون و متشکر، از تو که هدیه خدایی، از تو که همراه منی در راه زندگی برای رسیدن به او...
هم دردی شما()